.
در فراغت این دل من پیر شد
بله ای گو این دلم تبخیر شد
بر سرم دستی کشید آرام گفت
باز طفلک قرص هایش دیر شد
.::.
.::.
.::.
به خدا عشق به رسوا شدنش می ارزد
و به مجنون و به لیلا شدنش می ارزد
دفتر قلب مرا وا کن و نامی بنویس
سند عشق به امضا شدنش می ارزد
گرچه من تجربه ای از نرسیدن هایم
کوشش رود به دریا شدنش می ارزد
.::.
.::.
.::.
عاشقی را از قلیان باید آموخت، آتشی بر سر، آهی ز دل و اشکی ز دامن دارد
.
.
.
.
بقیه جملات در ادامه مطلب …